متأسفانه چند ماهی است که کشور با مشکلات اقتصادی خارق العاده و کم نظیری مواجه گردیده است.
لذا هر گروه و جماعتی به زعم خود به تجزیه و تحلیل این مشکلات و بیان عوامل آنها می پردازد.در این میان بخش قابل ملاحظه ای ازشکست خوردگان انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت 96 که از هر فرصتی برای پشیمان کردن مردم جهت اعتماد به صندوق های رأی بخاطر عدم تأمین خواست و نظر خود حداکثر بهره برداری را کرده اند همانند اکثر مواقع بی توجه به منافع کلیت نظام و انقلاب و بدون داشتن هیچ عذاب وجدانی در همسوئی با دشمنان انقلاب و نظام عامل اصلی مشکلات را برنده شدن دوباره روحانی در انتخابات و بدتر از آن برجامی می دانند که اعتراف رئیس جمهور ابرقدرت جهان یعنی آمریکامبنی بر عدم تأمین منافع کشورش دلیلی متقن و محکم بر عظمت و بزرگی کار دیپلمات های قدر دولت یازدهم در به سر انجام رساندن آن است.
این در حالی است که اگر چه دولت دوازدهم نیزکارنامه خوبی در زمینه اعتماد به ولی نعمتان اصلی خود یعنی اصلاح طلبان به یادگار نگذاشته است.ولی از حق نباید گذشت که دروی امروز حاصل کاشته سال ها قبل است!و چقدر ساده اند آنان که به زعم خود گمان می برند که اگر کسی غیر از روحانی رأی می آورد امروز از وضعیت بهتری برخوردار بودیم!! 
بنابراین,در واقع متهم اصلی مشکلات کنونی کسانی هستند که در سال 84برای رهائی از شر اصلاحاتی که عملی سازی تدریجی آن درمان دردهای انقلاب بوده و هست حتی شأن و منزلت جایگاهها را تنزل داده و در سال های بعد هم از چوب حراج زدن به سرمایه های بی بدیل انقلاب و میهن اندک تردیدی به خود راه ندادند.تا آنجا که حتی میراث گرانقدر دولت اصلاحات را که با شعار توسعه سیاسی وعلی رغم مواجه شدن با بحران های کم نظیر دستاوردهای بی نظیر اقتصادی برای انقلاب و مردم به یادگار گذاشت که هنوز هم یادآوری آنها حس نوستالژیک لذت بخشی به شنونده می بخشد را به ثمن بخس قربانی کردند! 
در نتیجه,هنگامه ای که سیاست های انتقام جویانه نسبت به اصلاحات و اصلاح طلبان دلسوز طی سال های گذشته موجب رونق بازار دلال سالاری, رفتارهای سلیقه ای  و یکه تاز شدن کم مایه گان در  فضای غیر رقابتی گردیده است به گونه ای که محصول چنان رویکردی شرایط اقتصادی حاد فعلی است که موجب طمع ورزی اجنبی و دشمنان دیرین انقلاب و نظام را مهیا کرده است دگر باره هم نعل وارونه بستن و دنبال مقصر واهی گشتن در میان خودی ها آب در هاون کوبیدن و ریشه دار کردن بیشتر مشکلات است!
لذا, در طلیعه هزاره سوم بر دلسوزان واقعی که دغدغه رفع مشکلات کوتاه مدت وبلند مدت را دارند فرض است که دیگر فرصت سوزی را متوقف و بدون از شعار زدگی و سطحی نگری از طریق زمینه سازی جهت احیای ظرفیت های بالقوه قانون اساسی, بستر لازم جهت نقش آفرینی و اخذ تصمیمات واقعی تر و منطقی تر  متناسب با شرایط زمان و مکان توسط شایسته گان و برگزیدن وابسته به نخله های فکری مختلف در فضای رقابتی  واقعی را فراهم سازند.
به خود بیائم و فراموش نکنیم که به فرموده رئیس دلسوز و پاک دست دولت اصلاحات سید محمد خاتمی حتی اصلاحات هم باید اصلاح پذیر باشد!
غریب واحدی پور
15مرداد97
توتم نیوز