روزی فردی از ضایع شدن حق و حقوق خود در سازمانی شکوه و ناله می کرد,وقتی به او گفتم چرا نزد مدیریت نمی روید.در جوابم گفت,"همه چیز از گور مدیریت برمی خیزد.یکی از محدود  مناقصه هایی که در برخی ارگان ها و سازمان ها والبته  پشت پرده گویا اغلب با تشریفات کامل انجام می شود  واگذری پست ها و مقامات خاص است.جناب مدیری هم که در ظاهر ژست های حق طلبانه آنچانی می گیرد محصول چنین مناقصه ای است!!
لذا,چه انتظار بسیار عبث , بیهوده و ساده لوحانه ای است که از کسی انتظار عدالت و یا مبارزه با فساد داشته باشید که خود با بیعدالتی و فساد برجایگاهی تکیه داده است!
هنگامی که با تعجب به او خیره شدم ادامه داد  "زمانی در تاریخ می خواندیم که امتیاز ایالتی را بطور کامل به یک والی می سپردند,او به هر شیوه ای که می پسندید حوزه مسئولیت را اداره می کرد و طبق قرار داد اجاره توافق شده را در موعد مقرر می پرداخت. بندرت هم صدای اعتراضی به بیرون می رسید,تازه اگر گاهی نیز صدایی به گوش منصوب کنندگان والی می رسید,بدیهی بود که والی مصون از خطا و بطور کامل تبرئه شده بود!!"آن روز درک این واقعیت تاریخی سخت بود,ولی امروز ,در قرن بیست و یکم و هنگامه ای که قانون به ظاهرپرستیژ و سوژه روز است,گویا گاهی اوقات چنان حکایتی تمام و کمال عملی می شود.زیرا حکایت جناب مدیری که به تبع روش خودش برای کسب جایگاه مدیریت, به گمانش مدیریت فقط گزینش ضعیف النفسانی است که به اصطلاح ظرفیت چوب خوری آنها خیلی خیلی بالا باشد تا بجای مدیریت آزادمنشانه,انسانی و خوشبینانه از طریق  روش های علمی و اصولی به منظور برانگیختن نیروی انسانی برای مجاهدت جهت تحقق اهداف سازمان,با اجبار , گوسفندوار و القای ترس به مدیریت زیر مجموعه در راستای اهداف مدیر  که متأسفانه برخی اوقات به عمد یا غیر عمد زاویه معناداری هم با اهداف سازمان دارند مشغول باشند!!!
در واقع حکایت همان والی را در ذهن ها تداعی می کند, زیرا در حالی  که عوامل همه چیز را به رنگ و لعاب فریبنده قانون ,عدالت,شایسته سالاری و....استادانه تزئین می کنند ولی دردمندانه باید اذعان کرد که گاه حتی در حکم های انتصاب کسانی که یک مرتبه و  در حالی که خود نیز باور نمی کنند  تنها به تشخیص جناب مدیر و البته برای حفظ ظاهر با پرونده سازی محفلی اولیه ,یک شبه نخبه و با صلاحیت برای احراز جایگاهی تشخیص داده می شوند  بندرت از ادبیات توصیف شده برای آنها  کلمه ای راست قابل مشاهده است!!
حدس عواقب پر هزینه و فساد انگیز این نوع مدیریت محفلی هم که به هوش و بصیرت قابل ملاحظه ای نیاز ندارد!!
...اما و هزار اما چه می توان کرد که این گرگ سال ها است که با این گله آشنا است!!!
غریب واحدی پور
توتم نیوز
30فروردین96